۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبه

روزت مبارک همسرم : دوستت دارم

تو اي زيباترين بانوي شعرم : دوستت دارم
و نام اين غزل را مي گذارم: دوستت دارم

کنون دستم پر از خالي ، ولي دل ، نغمه سازست
و اين جمله تمام آنچه دارم : دوستت دارم

ندارم هديه اي قابل ، چه نسبت خاک را با افلاک
ولي روزت مبارک همسرم : دوستت دارم

در اين دريای بی ساحل ، که مردم را خدايي نيست
تو تنها ناخدايی و کس و کارم ، دوستت دارم

در اين غمخانه ی دنيا، چه باشد دلخوشی من را
به جز اين بيت تکراري شعرم : دوستت دارم

و ذکر روز و شبهاي "امِير" تو همِين بِيت است
تو اي زيباترين بانوي شعرم : دوستت دارم