۱۳۸۶ خرداد ۲۵, جمعه

عشق

يه چشم هميشه بايد توش اشک باشه ، وگرنه ميسوزه .
يه دل هميشه بايد توش غم باشه ، وگرنه مي شکنه .
يه کبوتر هميشه بايد عشق پرواز داشته باشه ، وگرنه اسير ميشه .
يه قناري بايد به خوش آوازيش ايمان داشته باشه وگرنه ساکت ميشه .
يه لب هميشه بايد توش خنده باشه وگرنه زود پير ميشه .
يه صورت هميشه بايد شاد باشه وگرنه به دل هيچ کس نمي چسبه .
يه دفتر نقاشي بايد خط خطي باشه وگرنه با کاغذ سفيد فرقي نداره .
يه جاده بايد انتها داشته باشه وگرنه مثل يه کلاف سردرگمه .
يه قلب پاک هميشه بايد به يه نفر ايمان داشته باشه وگرنه فاسد ميشه .
يه ديوار بايد به يه تير تکيه کنه وگرنه ميريزه .

يه چشم اشک آلود ، يه دل غم آلود ، يه کبوتر عاشق ، يه قناري خوش آواز ، يه لب خندون ، يه صورت شاد ، يه جاده با انتها ، يه دفتر نقاشي ، يه قلب پاک، يه ديوار استوار ، فقط يه جا معني داره ، جائي که :


چشماي اشک آلودت رو من پاک کنم ، دل غم آلودت رو من شاد کنم ، جفت کبوتر عاشقي مثل من باشي ، شنونده آواز قشنگت من باشم ، لباي کوچيکت رو من خندون کنم ، نقاش دفتر خاطرات من باشم ، پاکي قلبت رو با سلامت عشقم معني کنم ، و فقط از اينکه به من تکيه مي کني احساس مسئوليتم بيشتر ميشه .

هیچ نظری موجود نیست: